رسول و سپیده
خدایا منا بهش برسون.....
سلام سلام
وای بچه ها دیروز جمعه با عشقم رفتم بیرون از قبلش که از خوشحالی داشتم روانی
میشدم تا صبح جمعه شد
برا اولین بار بدون اینکه کسی صدام بزنه یا ساعتی زنگ بخوره خود به خود ساعت 6بیدار شدم
از بس ذوق داشتم خلاصه ساعت 9صبح بود با بد قولی خانم 9:10دقیقه رسید پیشم
شاید پسرای که عشق واقعی دارند حالمو بهتر بفهمند. آخه من خیلی احساساتی هستم
همیشه هم دوس دارم تو زندگیم یه عشق داشته باشم تا اینکه هی عشق عوض کنم. عشق من و سپیده خیلی عشق پاک وساده ای بیرون که بودیم
اولش من یه کم ورزش پارکور کردم بعدش دیگه با عشقم بودم قربونش برم هی واسم ناز می کرد و قهر می کرد
منم خریدار نازش بودم
دیگه سره ظهر بود که با یه آهنگ غمگین از پژمان یزدانی جفتمون گریمون گرفت
ولی بعدش پشیمون شدم چرا کاری کردم تا چشمای نازش اشک بارون بشه
ولی بعدش از دلش در آوردم
خلاصه خیلی خوش گذشت عشقش داره تو قلبم هر روز بیشترا بیشتر میشه............ راستی دعا و نظر فراموش نشه قربون قدمتون فعلا بابای وای بهتر از این نمیشه خیلی خوشحالم هورا هورا هورا............... عشق خودمه..................
سلام عاشقا
خوب هستید؟الهی که خوب باشید...
ی عشق بودیم تونستیم زود هم دیگه
رو درک کنیم..........خلاصه خیلی خوشحالم با وجودش زندگیم داره عوض میشه برا
بار آخره به یه دختر اعتماد می کنم
برامون دعا کنید بتونیم عشقای خوبی برا هم باشیم
من که واقعا دوسش دارم اونم میگه منا دوست داره اما نمیدونم واقعیت داره
یا.....!اخه دخترا زود و به راحتی می تونند
دل بکنند و برند با یکی دیگه اما فکر کنم سپیده جون من فرشته زنگیمه
دو هفته است هر شب خدارو شکر می کنم که سپیده رو بهم داده
خدایا شکرت
.
.
. عاشقا برامون دعا کنید وقتی کنارمی وقتی تو آغوشمی زندگیم زیبا میشه.........
از گذشته من خیلی ها اومدند و دلما شکستند عاشق شدن برام سخت بود اما توکل به عشق کردم
حالا دیگه واقعا عاشق عشقم شدم فقط بعضی وقتا حرفای که قبلی ها دروغ می گفتند بهم میزنه
که میدونم این دیگه راستشو میزنه یه کم اخلاقم عوض میشه
می ترسم به خاطر این اخلاقم ازم خسته بشه
اما هر کاری می کنم که کمبودی حس نکنه
چون تمام وجودمه دوستش دارم دعا کنید.......... رویای باتوبودن رانمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمی توان سرود باتوبودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی وداشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و....من همچون غربت زدای در آغوش بی کران دریای بی کسی به اتنظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگارغم را از وجودم بشویدبانوی دریای من کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت تقدیم به تمام وجودم سپیده . . ماچ... ماچ... به این همه قلب نخندینا آخه قلبمو هدیه دادم به سپیده جونم گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با آن زندگی می کنیم گاه یک نگاه آنچنان سنگین میشود که چشمانمان رهایش نمی کند گاه یک عشق آنقدر ماندگار میشود که فراموشش نمی کنیم گل تقدیم گل خوشگلم
.............
من و سپیده زیاد نیست باهم هستیم اما چون هم درد بودیم و جفتمون به دنبال
سپیده جونم خیلی دوستت دارم
ضربان قلبم به عشق تو میزنه
Power By:
LoxBlog.Com |